قصه ی ماه . نوشته ی #مانیاراهی
.
عید قربان هزار و سیصد و پنجاه و نه بود که به دستور صدام ، دو ماشین جیپ ، با طناب هایی که به بدنش بسته شده بود ، او را از وسط دو نیم کردند . درباره اش نوشته اند ، او یک نابغه بود . امتیازات خلبانی که در نوزده سالگی در پایگاه هوایی ویلیامز آمریکا به دست آورد تا آن زمان بی سابقه بودند . آمریکایی ها به او لقب سلطان پرواز دادند اما او پیشنهاد ارتش آمریکا برای عضویت در نیروی هوایی این کشور را نپذیرفت و برای خدمت به وطن بازگشت . در رقابت میان همه خلبانان ایرانی ، قهرمان قهرمانان لقب گرفت . او در جنگی که با حمایت آمریکا و اروپا بر ایران تحمیل شد طراح و خلبان عملیات های هوایی بود . طرح های عملیاتی این نابغه ی جوان باعث شد اکثر نیروگاه های برق عراق از کار بیفتند و صادرات سیصد و پنجاه میلیون تنی نفت عراق به صفر برسد . صدام به خون او تشنه بود . اوایل پاییز بود که هنگام بازگشت از یک عملیات جنگی ، هواپیمایش در منطقه هوایی موصل مورد اصابت قرار گرفت و مجبور به فرود اضطراری در خاک عراق شد و به اسارت ارتش عراق درآمد . عید قربان هزار و سیصد و پنجاه و نه بود . به دستور صدام ، دو ماشین جیپ ، با طناب هایی که به بدنش بسته شده بود ، او را از وسط دو نیم کردند . بیست و دو سال بعد پیکر پاکش که نیمی در نینوا و نیمی در موصل عراق مدفون شده بود ، به ایران بازگشت و همراه بدرقه ای باشکوه در وطن به خاک سپرده شد . او سید علی اقبالی دوگاهه است . درباره اش نوشته اند بسیار مهربان و فروتن بود . عاشق قرآن بود ، آنچنان عاشق که آنگونه که قرآن خواست زیست و همان گونه شهید شد . سید علی هفت مهرماه به دنیا آمد و اول آبان به شهادت رسید ...
اما گویی
دوم خرداد هزار و سیصد و نود شش بود که پیکر پاک و مظلومش زیر رقص بنفش مردمی که انتخاب دزدها را جشن گرفتند بار دیگر تکه تکه شد ...
.
# میلادت مبارک شهید مظلوم ❤
# کپی با ذکر نام نویسنده آزاد 🌱
.
Photo taken by me
.
.
#ایمان#عشق#ایران#وطن#شهید#قهرمان#دختر#طبیعت
#girl#tree#nice#cheering#wonderful#nature
#girl #tree #nice #cheering #wonderful #nature
|
